ساخت فیلم دینی در ایران مانند ورود به میدان مین است

ساخت وبلاگ

ساختن فیلم دینی بر خلاف آن چه از دور به نظر می رسد کار بسیار سختی است. بسیاری از مخاطبانی که فیلم های دینی را در سینما و تلویزیون تماشا می کنند فکر می کنند کارگردان فیلم یا سریال مذکور با فراغ بال و بدون هیچ دغدغه ای اثرش را ساخته است. اما واقعیت چیز دیگری است و ساخت فیلم دینی چنان مصائب و مشکلات ریز و درشتی دارد که ورود به این حوزه را بسیار سخت و دشوار می کند.

رویداد۲۴ - مازیار وکیلی : ساختن فیلم دینی بر خلاف آن چه از دور به نظر می رسد کار بسیار سختی است. بسیاری از مخاطبانی که فیلم های دینی را در سینما و تلویزیون تماشا می کنند فکر می کنند کارگردان فیلم یا سریال مذکور با فراغ بال و بدون هیچ دغدغه ای اثرش را ساخته است. اما واقعیت چیز دیگری است و ساخت فیلم دینی چنان مصائب و مشکلات ریز و درشتی دارد که ورود به این حوزه را بسیار سخت و دشوار می کند.  سینمای دینی حوزه بسیار گسترده ای را در برمی گیرد. این گونه از فیلم ها را نمی توان یک ژانر مجزا دانست. فیلم های دینی در بیشتر مواقع در قالب ژانر تاریخی ساخته می شوند، به این معنا که فیلم ساز برای بیان مضمون دینی فیلم خود ناگزیر است که تاریخ را روایت کند. اما در سینمای ایران گونه دیگری از فیلم های سینمایی(و سریال های تلویزیونی) وجود دارد که به ژانر خودساخته معناگرا تعلق دارند. فیلم هایی با مضامین عرفانی که اکثرا در دنیای مدرن امروز به وقوع می پیوندند و بنا دارند به ارتباط خالق و مخلوق از دریچه نگاهی عرفانی بپردازند.  اکثر این فیلم ها هم آثار ناموفقی از کار در می آیند. علت عدم موفقیت این آثار این است که مفاهیمی مثل ارتباط خالق و مخلوق و سیر و سلوک عرفانی انقدر مفاهیم خاص و انتزاعی هستند که به تصویر کشیدن آن ها کار بسیار سختی است.  ماده اولیه سینما برای بیان و تعریف یک داستان تصویر است. تصویر یک مفهوم عینی است. فیلمی فیلم موفقی محسوب می شود که بتواند داستانش را در قالب یک عینیت ملموس(که همان تصویر است) برای تماشاگر بازگو کند و مفاهیمی مثل ایمان، عرفان و سیر و سلوک معنوی چون مفاهیمی به شدت ذهنی، شخصی و انتزاعی هستند بسیار سخت می توان آن ها را به شکل عینیتی ملموس و قابل باور به تماشاگر نشان داد. برای مثال رقص سماع که حالتی ناب از عرفان است اگر بخواهد در مدیوم سینما استفاده شود و در قالب تصویر قرار بگیرد به شدت غیر قابل باور خواهد بود، چرا که اکثر تماشاگران سینما نه افرادی آشنا با عرفان و احوالات عرفانی بلکه مردمی معمولی هستند که به تماشای یک فیلم آمده اند. چنین صحنه ای برای چنین مخاطبانی نه تنها ملموس نیست بلکه مسخره است. برای همین اکثر فیلم هایی که با محوریت چنین مفاهیمی ساخته می شوند فیلم هایی ضعیف و غیرقابل باور هستند.  منهای استثنائاتی مثل خیلی دور، خیلی نزدیک اکثر فیلم های معناگرا سینمای ایران آثاری شکست خورده و ضعیف هستند. اما سینمای دینی ایران محدود به ژانر خودساخته معناگرا نیست و آثار دیگری را هم در بر می گیرد. تاریخ اسلام(و خصوصا تاریخ شیعه) به سبب فراز و فرودی که از بدو تولد داشته است بستر خوبی برای ساخت فیلم و سریال است. تاریخ اسلام پر است از وقایع دراماتیکی که هر کدام از آن ها می توانند دست مایه ساخت یک فیلم یا سریال قرار گیرند. اما وجود منابع دست اول موجب نشده آثار قابل توجه زیادی در این حوزه ساخته شود. علت این امر هم مشکلاتی است که بر سر راه فیلم سازان سینمای ایران برای ورود به این حوزه وجود دارد.  اولین (و شاید مهم ترین) مشکل پیش پای فیلم سازان سینمای ایران برای ساخت یک فیلم دینی مشخص نبودن حدود و ثغور شرعی بعضی از مفاهیم است. فیلم ها یا سریال های فراوانی به خاطر همین مسئله دچار جرح و تعدیل و توقیف شده اند و سرنوشتشان نامعلوم است. رستاخیز مهم ترین نمونه توقیفی چنین فیلم هایی است.  رستاخیز اثر عظیم و پرخرج احمدرضا درویش به خاطر نشان دادن چهره حضرت عباس(ع) توقیف شد و مدت هاست در بلاتکلیفی به سر می برد. یا سریال مختارنامه به خاطر همین موضوع دچار جرح و تعدیل شد و میرباقری مجبور شد قسمت هایی را که به حضور حضرت عباس (ع) در کربلا می پرداخت از سریال حذف نماید. برای حل چنین مشکلاتی لازم است مدیران فرهنگی کشور با مراجع عظام تقلید وارد گفت و گو شوند و نظر آن ها را جویا شوند. اگر غالب مراجع حکم بر بطلان موضوعی دادند مدیران آن را به هنرمندان اعلام کنند تا حداقل بودجه های کلان صرف ساخت این آثار نشود تا کارگردان و تهیه کننده متضرر نشوند.  برای دولت ها و وزرای ارشاد بسیار بد است که یک فیلم ساز هنوز تکلیف خودش را در مورد بسیاری از موضوعات نمی داند. این وظیفه مدیران فرهنگی است که با گفت و گو با مراجع عظام تقلید مرزهای شرعی بودن یا نبودن یک موضوع را مشخص کنند. اگر این مرزها شفاف شود فیلم ساز خودبه خود متوجه می شود سراغ چه موضوعاتی نباید برود. این گونه بسیاری از حواشی که گریبان بسیاری از فیلم ها را گرفته مرتفع خواهد شد.  مشکل دومی که بر سر راه فیلم سازان سینمای ایران برای ساخت یک فیلم دینی وجود دارد بودجه است. فیلم های دینی به سبب داستان های تاریخی شان فیلم های پرخرجی هستند. احتیاج به دکور و پروداکشن عظیم دارند و نیاز است برای تولید آن ها هزینه زیادی صرف شود. صدا و سیما سال هاست در ایام محرم سریال مختارنامه را به اشکال مختلف برای بینندگان خود نمایش می دهد. چرا که نتوانسته سریالی با این عظمت و کیفیت تولید کند که به اندازه مختارنامه جذاب باشد.  تکلیف سینما هم که از پیش معلوم است. در سینمایی که تولید یک فیلم ساده آپارتمانی نزدیک یک میلیارد تومان هزینه دارد چگونه می توان از یک سرمایه گذار توقع داشت مبلغی نزدیک به بیست میلیارد تومان را برای ساخت یک فیلم دینی هزینه کند. آن هم با این اوضاع اکران که فقط فیلم های کمدی در آن می فروشند. چنین فیلم هایی با این هزینه گزاف چقدر باید بفروشند تا صرفا ضرر نکنند؟  مشکل دیگری که بر سر راه ساخت آثار دینی وجود دارد عدم تحقیق و پژوهش کافی برای ساخت یک فیلم دینی است. در سینمای امروز ایران به جز معدود کارگردانانی مثل داوود میرباقری و مجید مجیدی کسی حوصله چند سال تحقیق و پژوهش برای ساخت یک فیلم را ندارد. در حالی که یک فیلم دینی برای رسیدن به یک فیلم نامه محکم احتیاج به چندین سال تحقیق دارد تا بعد از انجام این تحقیقات و نگارش یک فیلم نامه جذاب به مرحله تولید برسد.  مشکل بعدی که بر سر راه ساخت یک فیلم دینی وجود دارد تفسیرهای سیاسی است که از یک اثر دینی می شود. کم نبودند گروه ها و جناح های سیاسی که بعد از ساخت سریال مختارنامه سعی کردند از هر قسمت آن تفسیری مطابق میل و دیدگاه سیاسی خود ارائه کنند و آن را تا حد یک سریال جناحی پایین بیاورند.  مجموع چنین مشکلاتی باعث می شود که فیلم سازان مطرح این حوزه بعد از مدتی خسته شوند و ساخت چنین آثار پردردسری را رها کنند. نمونه بارزش داوود میرباقری که بعد از ساخت سریال مختارنامه پروژه سلمان فارسی را رها کرد و به کار در شبکه نمایش خانگی مشغول شد.  با این که مسئولان فرهنگی کشور در ظاهر از ساخت فیلم های دینی دفاع می کنند و آن را وظیفه خود می دانند اما کمتر شاهدیم که از ساخت فیلمی فاخر در این حوزه حمایت کنند. چرا که چنین حوزه ای مثل میدان مین است. ورود به آن احتیاج به حوصله و دقت فراوان دارد و نیاز است افرادی در این حوزه مشغول به کار شوند که از پس تمامی این مشکلات بربیایند.  بنابراین مدیران ما که اغلب محافظه کار هستند عطای ساخت چنین آثاری را به لقایش می بخشند. به همین خاطر است که بر خلاف آنچه به نظر می رسد مدیران چندان هم از ساخت چنین آثاری دفاع نمی کنند. به همین دلیل فیلم های قابل دفاع در این حوزه از انگشتان یک دست فراتر نمی رود. ساخت یک فیلم دینی جذاب مقدار زیادی جسارت می خواهد که نه مدیران و نه فیلم سازان ما از آن برخوردار نیستند.

ایمانی...
ما را در سایت ایمانی دنبال می کنید

برچسب : ایران,مانند,میدان, نویسنده : کاوه محمدزادگان imancell بازدید : 154 تاريخ : جمعه 7 مهر 1396 ساعت: 12:18